روز بلاگ!! :)

جقدر قبل محرم دلم حسینی بود

چقدر بعد محرم...مرا ببخش آقا

#end

نسیم از گیسوانت رد شد و باران تو را بوسید

طبیعت سهم خود را از تماشای تو میگیرد

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید

من

ارگ بم ام

خشت به خشتم متلاشی

میشه یعنی یه روز توی واقعیت بهم بگن:

بخواه ای دل چی میخواهی؟ عطا نقد است و شه حاظر

که آن مهرو نفرماید که رو تا سال آینده

قبل ناهار خواستم بیام بنویسم "خدایا نگو دل بریدی خدایی نکرده" ولی خب یه اتفاقی افتاد که پشیمون شدم

تازه بعدشم الان این حدیث رو یهوویی دیدم که 

امام صادق علیه السلام میفرماید: 

اگر مومن میدانست که از تحمل مصائب چه چیزی برایش ذخیره شده است، میخواست که گوشت و جسم او را با قیچی تکه تکه کنند.!!!

البته شاید یه نفر بپرسه که این واسه جسمش بود، روحش رو چی؟؟؟

یعقوب صبر داشت و فتنه چشیده بود

چون نیستم صبور چرا امتحان دهم؟

 

#end

..

تا طاق ابروی بت من تا به تا شد 

دُردی کشان پیمانه هاشان را شکستند

یک چکه ماه افتاده بر یاد تو و وقت سحر 

این خانه لبریز تو شد شیرین بیان حلوای تر

تو میر عشقی عاشقان بسیار داری 

پیغمبری با جان عاشق کار داری

شعر از محمد  صالح علا


محمد صلی الله علیه و آله

پ ن 1 : ظاهرا دکلمه خود آقای صالح علا هم هست.

پ ن 2 : از وقتی فهمیدم این شعر رو آقای صالح علا گفته، ارادتم بهش بیشتر شده.

پ ن 3 : آقای صالح اعلا همون آدمیه که کتاب "تمامی آن‌چه که مردان در باب زنان می‌دانند" را نوشته و به چاپ بیست و هشتم رسیده، 

#end

سر ارادت ما و آستان حضرت دوست            که هر چه بر سر ما میرود ارادت اوست

#end

Get Adobe Flash player