طالع اگر مدد دهد دامنش آورم به کف
طالع اگر مدد دهد دامنش آورم به کف
گر بکشم زهی طرب ور بکشد زهی شرف
ابروی دوست کی شود دستکش خیال من
کس نزدهست از این کمان تیر مراد بر هدف
حافظ اگر قدم زنی در ره خاندان به صدق
بدرقه رهت شود همت شحنه نجف
حافظ یکی از معدود شاعرانی است که کمتر سخن به گزاف گفته!!، یعنی تقریبا هر کلمه ای که به کار برده هدفی داشته.
هم معنی هایی برای طالع وجود دارد، مثل بخت، اقبال (یا چیزای دیگه ای که شاعران میتونن خودشون جور کنن :) ) ولی چرا مثلا بخت رو توی مصرع اول به کار نبرده؟
طالع به حروف ابجد میشود 110 و نام "علی" هم میشود 110.
اگر مقداری با ابجدبازی! آشنا باشید، میدانید که برخی اوقات از واژه ها و جملات، معانی ای غیر از خودشون استنباط میشه، که در اینجا هم به عقیده برخی عارفان حافظ شناس، حافظ، "طالع" را به جای نام مبارک "علی" بکار برده.
بیت آخر هم موید این نکته هست.
پ ن:
طالع اگر مدد دهد دامنش آورم به کف
- ۹۴/۰۹/۰۳
!!! :)